سال ها
کتاب سال ها رمانی نوشته ویرجینیا وولف است که پس از مرگش در سال 1941 منتشر شد.
این آخرین اثر داستانی او محسوب میشود. داستان این رمان در یک روز تابستانی در سال 1939، درست قبل از شروع جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و حول یک مسابقه روستایی است که توسط یک جامعه محلی برگزار میشود.
داستان کتاب سال ها ، زندگی و افکار شخصیتهای مختلف را در حین آماده سازی و شرکت در مسابقه بررسی میکند. وولف از طریق دیدگاه های آنها به موضوعاتی از زمان، حافظه، طبقه اجتماعی و ماهیت هنر میپردازد. این مسابقه خود به عنوان بازتابی از تاریخ انگلستان و زمان های در حال تغییر عمل میکند و صحنه هایی از دوره های مختلف را ارائه میدهد.
خلاصه کتاب
کتاب سال ها به دلیل کاوش در شرایط انسانی و تعامل بین گذشته، حال و آینده شناخته شده است. این رمان، حکایت بیهودگی زندگی یک خانواده و سالهایی غیرقابل تحمل که مملو از درد است. وولف در این کتاب مینویسد: اگر حقیقت را در مورد خود نگویید، نمیتوانید آن را درمورد دیگران بیان کنید. از نگاه ولف یکی از بدترین جنبههای بزرگ شدن این بود که نمیتوانستند با هم درد دل کنند.
همچنین مرگ از نگاه او وقوع حادثهای بیهمتا است؛ درست مثل خود ناب زندگی. آدمهای داستان وولف مصنوعی نیستند. با معنا هستند. در کتاب سال ها ویرجینیا به واکاوی و درون کاوی دوران سالخوردگی آدمی پرداخته است و میکوشد بیهودگی زندگی انسان را آشکار کند. کودکی همواره دریغای ولف بوده است. همین است که در کتابهایش کودکان و کودکی معنای ویژه دارد.
کتاب سال ها گذران عمر انسانهایی از 1880 تا اوایل دهه 1930، زندگی سه نسل از یک خانواده و افراد نزدیک به آنها است. با این حال کتاب به دوره یا مکان خاصی محدود نمیشود و همه میتوانند درکی از آن داشته باشند. مهم نیست در کدام عصر و کجا زندگی میکنیم، به حکم زنده بودن چیزی مشترک با تمامی انسانها، ورای بعد مکان و زمان داریم: زندگی و ناقص بودن هر آنچه به ما مربوط است.
آنچه در مورد این سه نسل جالب است نه رشد و شکوفایی جامعه که اشتراک زندگی انسانها با وجود گذر سالها و تفاوتهای نسلی است. درست است که گپی (آخرین نسل پارگیترها در داستان) میتواند به دانشگاه برود و پزشکی بخواند؛ اما او همچون دیگران احساسات و رویاهایی دارد که در مواجهه با جامعه شکل میگیرند و تغییر میکنند و مگر نه اینکه زندگی همهی ما با تمام اتفاقاتش، همان چیزی است که برای همه انسانها با وجود تمام اختلافات زمانی و مالی رخ میدهد؟
مگر نه اینکه همه ما فکر میکنیم زندگی کوتاه است و در حالی تمام میشود که ما حتی خودمان را هم به درستی نشناختهایم؟ داستان از کلنل ایبل پارگیتر آغاز میشود، بازنشستهی ارتشی که هنگام احتضار همسرش، نزد معشوقهاش رفته است. او 7 فرزند دارد: النور، ادوارد، موریس، میلی، دیلیا، مارتین و رز. رمان شخصیتهای اصلی و فرعی دیگری نیز دارد.
گرچه کتاب سال ها بیشتر روایت زندگی آدمهایی متعلق به بالای طبقه متوسط است؛ اما وولف با وارد شدن به ذهن خدمتکار خانهی کلنل و سرایدار خانهی دیگبی و یوجینی درماندگی و وابسته بودن زندگی آنها به دیگران را نیز نشان میدهد. آنجا که استیلز سعی میکند هرکاری انجام دهد تا خانهی دیگبی و یوجینی دیرتر به فروش رود چون جای دیگری برای زندگی ندارد و زمانی که کراسبی بعد از مرگ کلنل مجبور به ترک خانهی آنها و یافتن اربابان جدید میشود.
بخشی از متن کتاب
در کتاب سال ها میخوانیم: ماه ژانویه بود و برف در حال باریدن بود. برف در تمام طول روز باریده بود. آسمان مانند بال باز و پهن و خاکستری رنگِ یک غاز شده بود که پرهایش در تمام انگلستان میریخت. آسمان به جز بارش دانه های برف چیز دیگری نداشت. کوچهها یکدست شده، گودالها پر شده و برف نهرها و رودها را مسدود کرده بود، پنجرهها را پوشانده بود و جلوی مسیر خانهها را بسته بود.
زمزمهی آهستهای در هوا وجود داشت. صدای خش خش آرامی که انگار خود هوا به برف تبدیل میشد، وگرنه همه جا ساکت و آرام بود. مگر اینکه گوسفندی بع بع کند، یا تکه برفی از شاخه به زمین بیوفتد؛ یا اینکه به شکل بهمن کوچکی از روی پشت بامی در لندن لیز بخورد. هر از چند گاهی، اتومبیلی در جاده های پوشیده از برف عبور میکرد و به آرامی نوری را پخش میکرد.
اما کم کم که هوا تاریک میشد، برف رد چرخها را میپوشاند و دیگر هیچ اثری از رفت و آمد باقی نمیگذاشت و لباس کلفت و سفیدی به بناهای تاریخی قصرها و مجسمهها میپوشاند. زمانی که مرد جوانی از طرف دفتر معاملات ملکی برای دیدن خانه به «ابر کورن ترس» آمد، برف هنوز در حال باریدن بود. برف چنان نور سفید و خیره کنندهای روی دیوار حمام انداخته بود که ترکهای وان لعابی و لکه های موجود بر روی دیوار را آشکار کرد.
الینر کنار پنجره ایستاده بود و بیرون را نگاه میکرد. برف سنگینی درختهای باغ پشتی را پوشانده بود. تمام بامها به نرمی با برف قالب گرفته شده بودند و برف هنوز در حال باریدن بود. او برگشت؛ مرد جوان هم همین طور. نور و روشنایی آنجا برای هر دویشان ناخوشایند بود ولی وقتی الینر به پنجرهای که در انتهای راهرو قرار داشت نگاه کرد، برف زیبایی در حال باریدن بود؛ آنها از پلهها پایین رفتند. (ص205 کتاب سال ها)
و آقای گریس پشت در اتاق خواب ایستاده و رو به او کرد و گفت «راستش امروزه مشتری هامون انتظار دارن خونه سرویس بهداشتی بیشتری داشته باشه» الینر با خودش فکر کرد چرا نمیگه «دستشویی» و خودشو راحت نمیکنه. او به آرامی به طبقه پایین رفت. حالا دیگر میتوانست بارش برف را از میان قاب چوبی در سالن ببیند.
همین که آقای گریس به طبقه پایین رفت، الینر متوجه گوشهای سرخ شدهاش که از یقهی بلندش بیرون زده بود و همچنین گردنش که معلوم بود نصفه و نیمه در یک ظرف شویی در «واندزورث» شسته بود، شد. او از اینکه آقای گریس فین فین کنان و با دقت دور تا دور خانه را میگشت اذیت میشد. اگر چه به تمیزی و انسانیت آنها اشاره داشت و حرفهای یاوه و ناپسند زیادی گفته بود، الینر به خودش گفت اون میخواد با استفاده از…
نقد کتاب سال ها
کتاب سال ها داستانی تأمل برانگیز درباره گذر زمان و پیچیدگی های تجربیات فردی و جمعی ارائه میدهد. با شروع مسابقه، داستان ها، خواسته ها و درگیری های شخصی شخصیتها آشکار میشود.
این رمان صداها، افکار و دیدگاههای متعددی را به هم میپیوندد و مرز بین واقعیت و تخیل را محو میکند. شیوه نگارش تجربی وولف در تکنیک جریان آگاهی و استفاده از مونولوگ های داخلی مشهود است.
شاید بتوان سارا دختر دیگبی و یوجینی را متفاوتترین و جذابترین شخصیت داستان کتاب سال ها دانست. او که نقص عضو دارد و کنل به همین دلیل، نمیتواند وجودش را تحمل کند. او که آنتیگونه میخواند و رویا میبافد تا با رویا به جای دیگران هم زندگی کند. سارا آرامتر از همه است و به بسیاری از زواید زندگی اجتماعی توجهای نمیکند. انگار بخشی از وجودش میداند که زندگی ورای این زواید است.
کتاب سال ها بیانگر زندگی و روابط بین آدمها با محدودیتهای موجود در آن است. همه چیز ناقص و گیج کننده است و ما هیچ چیز نمیدانیم و کسی نمیتواند دیگری را قضاوت کند. همهی انسانها رویاهایی دارند که به دنبالشان نمیروند، رویاهایی که میسوزند؛ اما اثری از خود برجای میگذارند. تصمیمهایی در زندگی براساس آنها گرفته میشوند و یا اگر مستقیم اثر گذار نباشند باز هم جایی بر روی رفتار و افکار ما سایه میافکنند.
جذابیت اصلی کتاب سال ها نامشخص بودن بسیاری از این روابط، احساسات و حادثهها است.