نباید نوشته می شد (۱)
این کتاب نباید نوشته میشد. پرواز پیاس۷۵۲ که ساعت شش و دوازده دقیقهی صبح هجدهم دی ماه از فرودگاه بینالمللی تهران برخاسته بود باید ساعاتی بعد به سلامت در شهر کیاف در اوکراین به زمین مینشست. باید مسافران آن پرواز به خانهی خود میرفتند، پیش آنها که دوستشان دارند و منتظرشان بودند. آن موشکها نباید شلیک میشدند. اما شدند. بعد از آن موشکها زندگی برای بسیاری از آدمها دگرگون شد. خانوادههای مسافران در فضای پیچیدهای از درد و رنج و خشم گرفتار شدند که با سیاست جهانی و روند قضایی در ایران و دنیای بینالملل گره خورده بود. این کتاب که نباید نوشته میشد حکایت رنج و مبارزه است. مبارزه با فراموشی و مبارزه با آنها که دستور شلیک به هواپیمای مسافربری را صادر کردند.
This book should not have been written. Flight PS752, which took off from Tehran International Airport at 6:12 am on January 8, was supposed to land safely hours later in Kyiv, Ukraine. The passengers of that flight should have gone home to those who loved and waited for them. Those missiles should not have been fired. But they were. After those missiles, life changed dramatically for many people. The families of the passengers were caught in a complex web of pain, suffering, and anger that was intertwined with global politics and the judicial process in Iran and the international world. This book, which should not have been written, tells the story of suffering and struggle. The struggle against forgetting and the struggle against those who ordered the shooting down of the passenger plane.