تجربه دولت بختیار در انقلاب بهمن ۱۳۵۷
در حال حاضر همه چیز در دست شماست، امیدوارم موفق باشید. من ایران را به خداوند و شما می سپارم.»* این سخنان را محمد رضا شاه پهلوی، آخرین پادشاه نظام چند هزار ساله شاهنشاهی، دقایقی پیش از خروج بدون بازگشتش از ایران در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ در فرودگاه مهرآباد به آخرین نخست وزیر پیش از انقلاب، دکتر شاپور بختیار گفت. ساعتی پیش در همآنروز، شاپور بختیار، زندانی سابق رژیم پهلوی و از رهبران اصلی جبهه ملی ایران، سازمانی که میراث سیاسی دکتر محمد مصدق را نمایندگی می کرد، در چهارچوب قانون اساسی مشروطیت از مجلس شورایملی برای نخست وزیری اش رای تمایل گرفته بود. بدین ترتیب برای نخستین بار از زمان بقدرت رسیدن خاندان پهلوی، یک نخست وزیر به تنهایی و بدون حضور پادشاه در مملکت، برای چندین هفته تا روز بیست و دوم بهمن ماه، اداره سیاسی ایران را به منظور احیای حکومت مشروطه بر عهده گرفت. نخست وزیری بختیار او را در رویارویی با سیل خروشان و میلیونی مردم در خیابان به رهبری آیت الله خمینی و با هدف سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار جمهوری اسلامی قرار داد. آیا دولت بختیار گزینه سوم معتبری در مقایسه با حکومت سلطنت مطلقه و حکومت اسلامی در پیش روی مردم ایران گذارده بود؟ آیا دولت بختیار هیچ شانسی برای پیروزی داشت؟ کدامین عوامل و رویدادها منجر به شکست دولت بختیار شدند؟ درس های تجربه دولت بختیار برای ایران امروز و آینده کدامین هستند؟ اینها پرسش هایی هستند که نویسندگان مقاله های این کتاب به عنوان نخستین مجموعه پژوهش به سبک دانشگاهی در باره تجربه دولت بختیار، به بررسی و پاسخ آنها می پردازند.
*به نقل از کهن دیارا، کتاب خاطرات فرح پهلوی، شهبانوی سابق ایران.
نویسندگان جستارها: لادن برومند، رضا دانشور، جواد طالعی، کاظم ایزدی، سیروس بینا، میثاق پارسا، شهلا شفیق، مهرداد مشایخی، حمید اکبری، آذر خونانی اکبری، اردشیر لطفعلیان، خسرو سعیدی، عزت گوشه گیر.