سنگهای شیطان
مروری بر کتاب
مجموعه ده داستان کوتاه
هرچند سبک و زبان نویسنده در طول سالها تغییر میکند، دغدغههای او ثابت هستند؛ عناصر ویژه داستانی، طبیعت حاکم بر فضای داستانها و نقش برجسته زنها، از همان کتاب اول در داستانها حضور دارند. بعضی از شخصیتهای داستانی مانند مریم یا گلپر نیز در داستانهای مختلف روانیپور بارها ظاهر میشوند…
زن ساده بود. میان ذهن و زبان و دلش فاصله ای نبود. گُفتِ او با اندیشه و احساسش یکی بود و در کار عشق چندان معتقد به زمان نبود. در مقام عشق بود همیشه و نه از آن دسته آدمیزادگان که لحظه ای در حال عشقاند و بعد فراموش میکنند …
این بود که اولین بار مرد را که دید کفت:
”شما خیلی قشنگید، بیایید با هم دوست بشویم … من خیلی تنها هستم.”
مرد آن طرف میز نشسته بود با سر و صورتی ژولیده و ریش درآمده. بروبر به زن نگاه می کرد، خنده خفیفی بر لبانش نشست، حرکات و رفتار زن طوری بود که مرد هیچ خیالی نکرد به جز اینکه زن کودکی بیش نیست و می توان از او یک رماننویس ساخت…
فهرست
ما فقط از آینده می ترسیم : مردانی که دم در کتاب فروشی جمع می شدند و حواسشان پی زن نقاش رو به رویی بود .مرغ آبی رنگم مرده : مرغ عشق تنها نمی شود و جفتی می خواهد .
قصه ی غم انگیز عشق : دخترک عاشق مرد است و مدر از او می خواهد داستان های عاشقانه بنویسد .
سنگ های شیطان : دخترک که به شهر رفته تا پزشک شود و مردمی که به معصومیتش شک دارند .
مرغ آبی رنگم مرده : مرغ عشق تنها نمی شود و جفتی می خواهد .
قصه ی غم انگیز عشق : دخترک عاشق مرد است و مدر از او می خواهد داستان های عاشقانه بنویسد .
ما فقط از آینده می ترسیم : مردانی که دم در کتاب فروشی جمع می شدند و حواسشان پی زن نقاش رو به رویی بود .
جیران : دخترک رقاص اکنون در مراسم ازدواج مردی می رقصد که زمانی عاشقش بوده .
هروس : خانواده مسیحی که در زمان جنگ جنوب را ترک کرده اند اما یاد همسایه جنوبیشان در ذهنشان باقی مانده .
بازی : دخترکی که می خواهد در تئاتر بازی کند و توقع کارگردان از او !
روایتی دیگر : کودکی که بیهوش به دنیا آمد .
سه تصویر : 9 ماه از مرگ همسر زن می گذرد و او هنوز داغدار است .