محاکمه
کتاب محاکمه، رمانی تفکربرانگیز و بسیار تأثیرگذار است که در بسیاری از سطوح ساختار و نمادشناسی تفسیر شده است؛ اما اغلب منتقدین بر این موضوع صحه می گذارند که رمان محاکمه، کاوشی است بر موضوعاتی چون احساس گناه، اضطراب و ضعف اخلاقی در مواجهه با نیروهایی ناشناخته. یوزف کا، کارمند بانک و مردی بدون هیچ ویژگی و توانایی خاص است. او می تواند هرکسی باشد و در برخی موارد، نماینده ی همه ی انسان هاست. او به شکلی عجیب توسط مأمور دادگاه در شهر محل سکونتش دستگیر می شود. کا تلاش می کند تا دریابد که چگونه ظن دادگاه را نسبت به خود برانگیخته است. صداقت او معمولی است، رابطه اش با پیشخدمتی به نام السا مثل سایرین است و هیچ بلندپروازی نابه هنجار یا خطرناکی نیز ندارد. او فقط می تواند سوال بپرسد اما هیچ جواب روشن و واضحی درباره ی دنیای عجیب دادگاه دریافت نمی کند. بیچارگی یوزف کا، مردی که توسط دادگاهی تعامل ناپذیر به گناهی ناشناخته محکوم شده، تصویری ژرف و تکان دهنده از نوع بشر در دنیای مدرن است. در این دادگاه، هیچ اتهام رسمی ، روند تحقیق و اطلاعاتی برای کمک به وکیل مدافع وجود ندارد. یکی از تأثیرگذارترین جنبه های این رمان، وجود روند مداوم روایت های متفاوت، توضیحات متعدد، تفاسیر مختلفی از فرآیندهای علت و معلولی و همچنین شک و تردید است. در رمان محاکمه، تمامی ساختار منطقی جهان زیر سوال برده می شود.
A terrifying psychological trip into the life of one Joseph K. , an ordinary man who wakes up one day to find himself accused of a crime he did not commit, a crime whose nature is never revealed to him. Once arrested, he is released, but must report to court on a regular basis – an event that proves maddening, as nothing is ever resolved. As he grows more uncertain of his fate, his personal life – including work at a bank and his relations with his landlady and a young woman who lives next door – becomes increasingly unpredictable. As K. tries to gain control, he succeeds only in accelerating his own excruciating downward spiral.