خانواده نیک اختر
این کتاب جدید ترین اثر طنزنویس مشهور و توانای کشورمان ایرج پزشکزاد است.
داستان حکایت زن و شوهری ایرانی است که پس از انقلاب به اتفاق فرزندشان و مادر خانم و فاطی که یک دختر بچه دهاتی است به آمریکا مهاجرت نموده اند.
ایرج پزشکزاد، این بار لبه ی تیغ طنز خود را متوجه خانواده های مهاجر کرده است. حفظ برخی از آداب و رسوم و در عین حال، التقاط آنان با آداب فرهنگِ میزبان، لاف در غربت، کاربرد زبانِ «فارگلیسی»، درگیرشدن در مناسبات اقتصادی جامعه ی جدید، و… از جمله درون مایه هایی است که پزشکزاد در این کتاب به آن ها پرداخته است.
داستان در دوازده منزل: «در اتاق نشیمن»، «در اتاق خواب تاریک»، «در ناهارخوری سر میز صبحانه»، «محوطه جلوی خانه»، «در ماشین»، «در اتاق نشیمن»، «در کافه»، «در سالن»، «روی تراس» و سه منزل آخر نیز «در سالن» به پایان راه میرسد، و درباره ی یک خانواده مهاجر «ایرانی» است، که از میهمانی به نام «خان عمو» پذیرایی میکنند؛ امروز سه چهار منزل نخستین را دوباره خواندم و بیش از چند بار خندیدم؛
خانواده نیک اختر، اثر جناب «ایرج پزشکزاد» و داستان، حکایت زن و شوهری «ایرانی» به نامهای «محمود و بدری نیک اختر» است که پس از انقلاب به همراه فرزندان خویش «فرهاد»، «فرشته»، «مادرِ بدری»، و «فاطی»، که یک دختربچه ی دهاتی است به «آمریکا» مهاجرت میکنند، و در آنجا رویدادهایی را از سر میگذرانند
این فراموشکار هرگزی جناب «ایرج پزشکزاد» را نمیتوانم فراموش کنم؛ هر چه از ایشان خوانده ام، بسیار دلخوشایندم بوده اند؛ شاید برای همان «دایی جان ناپلئون» ایشان بوده باشد، هماره واژه های تاریخی و شوخ و شنگ ایشان، ورد زبان دوستان در دوران جوانیمان بود؛ آرزویم برای ایشان روزگاری دلگشا و شادمان است؛ یادشان جاویدان خواهد ماند، و سالها پس از این روزها نیز، درخشش واژه هاشان، بر چشم و دل بسیاری نیک خواهد نشست؛ شمایان که این نوشتار را خواندید واژه ی اختر را نیز به نیک بیفزایید
It is the story of an Iranian couple named Mahmoud and Badri Nik Akhtar who immigrated to America after the revolution with their children Farhad, Fereshteh, and Badri’s mother, and Fati, who is a rural girl. They do and there they go through events.