هستن و زیستن
روزی از مهاتما گاندی پرسیدند که آیا هند می تواند پس از استقلال به اندازه ی بریتانیا به رشد و رفاه دست یابد ؟
او در پاسخ با پرسشی خردمندانه گفته بود که بریتانیا برای رشد و رفاه خود نزدیک به نیمی از ذخایر طبیعی را به کار می گیرد، پس کشوری چون هند نیازمند چند سیاره خواهد بود ؟
این پرسش و پاسخ نماد ناسازواره ای ست که خواستِ رشدِ بیکرانِ خطی با ظرفیتهای کران مندِ کره ی آبی رنگ پدید آورده که گوهر بحران زیست بوم به شمار می رود.
از این زاویه بحران زیست بوم آغاز دورانی را نشان می دهد که در برگیرنده ی دگرگونی در همه ی گوشه های زندگی انسانی خواهد بود؛ از اکونومی گرفته تا سیاست و فرهنگ و حتا بازتعریف واژه هایی چون ارزش و امنیت و رشد و رفاه و غیره .
به عنوان نمونه تئوری ارزش که تولید ارزش را در پیوند با انسان دیده و ارزش آفرینی طبیعت را نادیده می گیرد نه تنها به رفع بحران یاری نمی رساند بل خود یکی از پایه های بحران است.
یا بدون دگرگونی در نظریه ی مردمسالاری که متکی به خواست و اراده ی نسل هایی ست که اکنون می زیند و توجه ای به منافع و خواست آیندگان ندارد چه گونه می توان بحرانها را زدود. سیاستمداران نیازمند رای هایی هستند که به صندوق ریخته می شوند و نه رای هایی که در آینده به صندوق خواهند ریخت.
و یا حتا حقوق بشر که از حقوق انسانی گوید اما از حق زندگی بر کره ی آبی رنگ سخنی به میان نمی آورد و برترین و والاترین حق انسانی را که همانا حق زندگی ست نادیده می گیرد.
اگر به مقوله امنیت بنگریم باز هم دوران نوین دگرگونی های ژرفی پدید آورده است به ویژه آن که امروز تهدیدها فقط در کنار مرزهای کشورها صورت نمی گیرد . فن آوری نوین می تواند مسیر رودخانه ی نیل را تغییر دهد و به این سان کشور مصر نابود شود، بدون آن که یک گلوله شلیک شود .
بنابراین دوران کنونی دوران دگرگونی های ژرفی ست که بدون آنان ادامه ی زندگی، حداقل در شکل کنونی، متصور نخواهد بود. البته برخی از پندارها در راستای زمان چنان ریشه های ژرفی یافته اند و چنان بر ذهن انسانی چیره شده اند که دگرگونی ها به سادگی میسر نخواهد بود . درست است که بحران در تمدن کنونی شدت یافته اما ریشه های فکری آن قدمتی دراز دارد که از فلسفه ی بیگانه با زندگیِ یونان آغاز گردید و در مسیر رشد و بن بست به مسیحیت – یکتاپرستی – و سپس به تمدن کنونی و بخش چیره جوی دانش و فن آوری نوین به ارث رسید . کتاب ” هستن و زیستن” که سالها پیش نوشته شده و در حقیقت ادامهی کتاب ” شاهزاده و اژدهای سه سر ” است به ریشههای فکری بحران زیست بوم می پردازد.