ضحاک ماردوش
کافی است کمی اهل شاهنامهخوانی باشیم تا بدانیم که سراسر ابیات این اثر سترگ را در دو نیمه میتوان جای داد: نیمهی خیر و نیکی و نیمهی شر و پلیدی! اگرچه چهرهی منفور ضحاک در نیمهی سیاه شاهنامه قرار میگیرد اما این نکته از اهمیت این شخصیت در داستان و باورهایی که درمورد او وجود داشته، کم نمیکند. علیاکبر سعیدی سیرجانی اینبار هم سنتشکنی کرده و بهجایاینکه از رستم و دلاوریهایش بگوید یا داد سخن از شجاعت کاوه بدهد، در کتاب صوتی ضحاک ماردوش کوشیده تا مروری بر شخصیت تاریک این حاکم ستمگر داشته باشد. این کتاب حاصل تلاش علمی و محققانهی علیاکبر سعیدی سیرجانی است که در بازخوانی و بررسی ادبیات کهن تبحر بالایی دارد.
نام ضحاک یادآور تلخترین روزهای ایرانزمین است! وقتی که ستم تا جایی پیش رفته بود که جوانان این سرزمین برای چند لحظه آسودگی حاکم باید طعمهی مارهای روی شانههایش میشدند. البته همین مارها خود نشان از طبع ناآرام شاه داشتند که با همهی قدرت و ثروت بازهم از لحظهای آرامش محروم بود. سرانجام با قیام کاوه که نمادی از مردم دادخواه و رنجکشیدهی ایران است، حاکم بیدادگر از تخت قدرت به زیر کشیده شد تا با اسیر شدن در کوه دماوند عبرتی باشد برای شاهانی که به مردم و فریاد عدالتخواهی آنها پشت میکنند.
علی اکبر سعیدی سیرجانی در کتاب ضحاک ماردوش برای تحلیل و بررسی زندگی و زمانهی این پادشاه بدنام، به سراغ داستانهای شاهنامه رفته. باتوجه به اینکه فردوسی در سرایش شاهنامه به کتابهای تاریخی از جمله شاهنامهی ابومنصوری دسترسی داشته، میتوانیم آن را معتبرترین سندی بدانیم که تصویر روشنی را از شخصیت ضحاک برایمان ترسیم میکند.
همگی میدانیم که اسطورهها بیش از آنکه پایبند واقعیت باشند، از تخیل و افسانهپردازیهای انسانها پروبال میگیرد. با این وجود، علیاکبر سعیدی سیرجانی با نگارش کتاب ضحاک ماردوش به شما ثابت میکند که اتفاقاً اسطورهها بیش از هر کدام جامعهشناسی یا تاریخی از سرگذشت، رنجها و شادیهای یک ملت خبر میدهند. اگر تاکنون فرصت آشنایی با شاهنامه و داستان ضحاک را نداشتهاید یا این داستان را بهخوبی میشناسید اما قصد دارید که تحلیل علمی و دقیقی از شخصیت ضحاک بخوانید، کتاب ضحاک ماردوش بهترین فرصت را در اختیار شما قرار داده است.