سفرنامه خوزستان، سفرنامه مازندران
سفرنامهها بهصورت کلی از چند جهت حائز اهمیتاند و میتوانند خوانندگان را با چند جنبهی کلیدی از تاریخ آشنا کنند؛ طبیعتاً مهمترین وظیفهی سفرنامه، انتقال گفتنیها و شنیدنیهای مسیر و مقصد است. از طرف دیگر، میتواند مخاطب را با اوضاع جامعه در زمان سفر روبهرو سازد و حقایقی را بازگو کند که انتقال آن در داستانها چندان میسر نیست. بعد دیگری که باعث افزایش اهمیت هر سفرنامهای میشود، آشنایی با احوال و روحیات سفرنامهنویس است و زمانی که پای سفرهای یک شخصیت مشهور در میان باشد، آشنایی با این روحیات اهمیت بیشتری پیدا میکند. در کتاب سفرهای رضا شاه پهلوی به خوزستان و مازندران، علاوه بر این که از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی این مناطق باخبر میشویم، با برگی از تاریخ روبهرو هستیم که شناخت دقیقی از حاکم آن زمان به دست میدهد. بنابراین، کتابی که پیش رو داریم، تنها یک سفرنامه نیست، بلکه اثریست از تحلیل و بیان وقایع تاریخی، اجتماعی، سیاسی، جغرافیایی و نظامی ایران از زبان خود رضاشاه، که نگاهی به شمال تا جنوب این سرزمین میاندازد.
کتاب سفرهای رضا شاه پهلوی به خوزستان و مازندران، به دو بخش کلی تقسیم شده که بخش اول به سفری با رویکردی نظامی به خوزستان میپردازد و دومین بخش، بر سفر رضاخان برای بازدید از زادگاه خود و مناطق شمالی کشور متمرکز شده است. نگارندهی اصلی سفرنامهها، فرجالله بهرامی، که تمام متن را با نظارت مستقیم رضاخان نگاشته، جزئیات سفر را به خوبی روایت کرده و علاوه بر این که نسبت به رویکر اصلی سفرنامه آگاه است، تحلیلهای سیاسی را در هر حوزهای ارائه میدهد -که طبیعتاً تحلیلهای مستقیم شخص رضاشاه هستند؛ تحلیلهایی که حین برخوردن به هر مشکلی که طی سفر در مناطق مختلف وجود دارد، بر ناکارآمدی حکومت قاجار و وجود دشمنان و مخالفان بیگانهپرست تاکید میکنند.