New

.کاسه ی زیتون <> Kaseye Zeytoon

11.00

Close
Price Summary
  • 11.00
  • 11.00
  • 11.00
In Stock
Book number: 7406 Book Author: Vahidi, Nooshin (وحیدی، نوشین )ISBN: 978-91-88653-45-1 Categories: , Tags: , , ,
Additional Information
Book Author Vahidi, Nooshin
Publisher Baran Publishing (Sweden)
Published place Sweden
Published date 2024
Edition First Edition
Cover type paperback
Pages 124
Weight 210
Dimensions 21 × 14.8 × 1.1 cm
Language persian
Agegroup Adults
نویسنده/مولف وحیدی، نوشین
نام ناشر باران (سوئد)
دسته بندی ادبیات فارسی
تاریخ انتشار 2024
محل انتشار Sweden
گروه سنی بزرگسالان
تعداد صفحات 124
زبان فارسی
نوع-جلد جلد نرم (شومیز)
شابک 978-91-88653-45-1
Description

کاسه ی زیتون

«اصلن فراموشش کن.» و از او خواسته بود از سفرش بگوید. انتظار نداشت مریم کوتاه بیاید اما آمده بود. از پیام هم حرفی نزد. چطور می‌توانست حرف بزند. آن هم با زنی که نه با یک صدای ضبط شده که با یک بچه‌ی واقعی زندگی می‌کرد، بچه‌ای که با هزار مکافات و دست تنها بزرگش کرده بود. ته ظرف خورش را خالی کرد توی قابلمه و از پشت پیشخوان آشپزخانه به مریم نگاه کرد که داشت میز را تمیز می‌کرد. با آن شانه های افتاده و رگ‌های برجسته‌ی دست‌ها و حالت جدی صورتش طوری دانه‌های برنج را با دستمال جارو می‌زد توی بشقاب و لکه‌های خورش را با دقت پاک می‌کرد انگار که چه کار مهمی است. همین وقت یکباره همه‌ی چیزهایی که آیلا تصمیم گرفته بود برای او بگوید به نظرش مضحک و پیش‌پا افتاده آمدند. (برگرفته از کتاب)

*********

مهاجرت همچون یک داستان کوتاه، یک اتفاق یا یک رخداد غیرقابل پیش‌بینی است. آدم‌ها در مهاجرت با مواردی یا نکاتی مواجه می‌شوند که در سرزمین مبدأ اغلب به بسیاری از آن‌ها فکر نکرده‌اند. مجموعه ‌داستان «کاسه‌ی زیتون» نوشته‌ی نوشین وحیدی، که اخیراً توسط نشر باران در سوئد انتشار یافته، مجموعه‌ای شامل ده داستان کوتاه است؛ داستان‌هایی که ابتدا به نظر می‌رسند مضمون و موضوعی متفاوت دارند اما با نگاهی عمیق‌تر درمی‌یابیم که در بسیاری نقاط با یکدیگر مشترک‌اند. «کاسه‌ی زیتون» نوشته‌ی نوشین وحیدی روایتگر زندگی افرادی است که از روی اجبار و یا در آرزوی رسیدن به زندگی بهتر، شهر و دیار و کسان خود را رها کرده و به‌سوی مقصدی نامعلوم پای در راهی تازه گذاشته و از ایران مهاجرت کرده‌اند.

دیهی است هرکس قصد مهاجرت دارد، پیش از قدم در راه‌ گذاشتن، تصویری از دنیایی که قرار است به آن وارد شود در ذهن و اندیشه‌ی خود می‌سازد. اما واقعیت این است که آن تصورات و اطلاعات، گاهی در همان روزهای اول مهاجرت و یا با گذر ‌زمان رنگ می‌بازند و تغییر می‌کنند و یا به شکل دیگری ظاهر می‌شوند. این مواجهه با امری غیرمنتظره، انسان را به تأمل وامی‌دارد. به‌عبارت دیگر مهاجرت کردن باعث می‌شود فرد مهاجر به پشت‌سر بنگرد، به ‌گذشته و به ‌سرزمینی که در آنجا به‌ دنیا آمده و بالیده، سبب می‌شود نگاه دوباره‌ای بیندازد به چیزهایی که داشته و به آن توجهی نداشته و به چیزهایی که نداشته و از فقدان آن رنج نمی‌برده و یا حتی رنج می‌برده.

برخی از داستان‌های مجموعه «کاسه‌ی زیتون»، به‌نوعی بازنمایی همین نگاه به‌گذشته است؛ گذشته‌ای که علی‌رغم تمامی رنج‌ها و خاطرات اندوه‌بار، و با وجود تجربه‌های نو در سرزمینی دیگر، گویی مشمول مرور زمان نمی‌شوند و علی‌رغم گذر زمان همراه همیشگی آدمی خواهد ماند.

«نوشین وحیدی» نویسنده‌یِ مجموعه‌ داستانِ «کاسه‌ی زیتون»، اکنون سال‌هاست که در آمریکا زندگی می‌کند و نوشتن را، به گفته‌ی خودش، پس از مهاجرت به‌صورت جدی‌تر دنبال کرده است. وحیدی که ابتدا داستان‌ها و قصه‌هایش را در وبلاگ شخصی‌اش، «عروسک کوکی»، منتشر می‌کرد، مدتی بعد و به‌تدریج تعدادی از داستان‌هایش را برای انتشار در اختیار سایر نشریات و مجلات قرار داد.

با وجود اینکه مجموعه‌ داستان «کاسه‌ی زیتون»، اولین کتابی‌ست که از نوشین وحیدی منتشر شده، فضا و مضامین متفاوت هریک از داستان‌ها، نحوه‌ی روایت، نحوه‌ی ورود و پیرنگ داستان‌ها، حاکی از مهارت و دقت نظر نویسنده در داستان‌نویسی است و به طور مشخص از شناخت او از ماهیت، کارکرد و ساختار داستان کوتاه و همچنین تسلط‌ش در فارسی‌نویسی، به‌ویژه پرداخت گفت‌وگوها نشان دارد.

 در بسیاری از این داستان‌ها با افرادی مواجه می‌شویم که از خلال صحبت‌هایشان درمی‌یابیم که گویی با مهاجرت، در سرزمین تازه‌ای چشم گشوده‌اند. دنیای جدیدی که یکسره غریب و ناآشناست. و آنچه از زندگی قبلی برایشان باقی مانده‌، یاد و خاطرات گذشته است. برخی مواقع همه‌ی خاطرات یا پیوندهای آنان با گذشته، محدود می‌شود به یک آلبوم عکس و یا چند شیء که به دنبال خود به سرزمین جدید آورده‌اند تا گاهی با سرک‌ کشیدن به آن‌ها به گوشه‌ی دنج خیال پناه ببرند.

 عکس‌‌ها قدرت فراموشی را پس می‌زنند و احساسی را در وجود افراد بیدار می‌کنند که غریب و ناشناخته است. آنچه احساس افراد را در مواجهه با یک عکس قدیمی دگرگون می‌کند ممکن است حاصل گذر زمان و تجربه‌ی زیسته‌ی آنان باشد. ممکن است اتفاقی در گذشته، که به ظاهر فراموش شده، با تماشای عکسی از آلبومی قدیمی، در مقابل دیدگان فرد به تمامی ظاهر شود. قصه «پنجره»، روایت چنین مواجهه‌ای‌ست. این داستان با تماشای چند عکس از آلبومی که پدر از ایران به کانادا برده آغاز می‌شود. «پنجره»، در عین ‌حال بازنمایی رابطه‌ی والدین و فرزندان نیز هست. خانواده‌ای چهار نفره که دو فرزندشان به کانادا مهاجرت کرده‌اند. فرزندان با مهاجرت‌کردن به احساس تنهایی عمیقی دچار می‌شوند. آنان که رفته‌اند بیشتر از والدین به غم غربت و تنهایی دچار می‌شوند؛ و در تجربه‌ی این تنهایی عمیق، یگانه راه ارتباط آنها با گذشته، همین عکس‌ها و تصاویر آلبوم‌ عکس است.

(برگرفته از سایت رادیو زمانه)

Scroll To Top
Close
Close
Shop
Sidebar
0 Wishlist
0 Cart
Close

My Cart

Shopping cart is empty!

Continue Shopping

Send this to a friend