مهدی یحیوی سال ۱۳۳۳در شهر کرمان به دنيا آمد. او در تهـران بـزرگ
شد و سالها ƽکودکي و تحصيلش را در اين شهر گذراند. يحيو ƽ تحصيل کـرده
مهندسي برق دردانشگاه تهران است. هنگامي که هجـدهسـال داشـت، نخـستين
داستانش به نام »تبرسنگي« را به نگارش درآورد. اين داستان علمي – تخيلـي در
مسابقه داستاننويسي مجله فضا برنده جايزه اول شد و با طرح و نقاشيها ƽخود
او، در دو شماره به چاپ رسيد. پس از آن نيز نوشتن را همچنان در کنار مهندسـي
و نقاشي ادامه داد. سال ۱۳۵۸برا ƽفراگير ƽو شناخت نقاشي به فرانسه رفت و
در بسيار ƽاز شهرها ƽاروپا به سفر و جستجو پرداخت. سالي نپاييد که بـه ايـران
بازگـشت و درگوشــه و کنـار آن از لرســتان و خوزسـتان گرفتــه تـا خراســان و
هرمزگان، به عنوان مهندس برق به کار و نقاشي مشغول شـد. زنـدگي و کـار در
اين سفرها الهامبخش داستانهايي شد که نمونههايي از آن در مجموعه پـيشرو
آمدهاست. او نويسندگي را سالها بعد با پرداختن به يک رمان بلند از سـر گرفـت،
اما با مهاجرت به کانادا آن را کنار گذاشت. پنج سال پس از آن به آمريکا رفـت و
درشمال کاليفرنيا سکني گزيـد. ايـن بـار بـه نوشـتن داسـتان کوتـاه رو ƽآورد و
کوشيد با آموختن از نويسندگان حرفها ،ƽهنر نگـارش و داسـتانپـرداز ƽخـود را گسترش دهد. کتاب حاضر مجموعـها ƽاسـت از شـانزده داسـتان کوتـاه کـه در
سالها ƽمهاجرت نوشته شده است. سبک و زبان آنها يکسان نيست، امـا خـط
سير يگانهاƽست از مسائل اجتمـاعي دوران، تـاريخ و اسـطورههـا ƽپيرامـون، و
حکايت حال همنسلانش در وطن و هجرت.