حامد اسماعیلیون متولد ۲۱ اسفند ۱۳۵۵ در کرمانشاه است.
تو دورهٔ کودکی و نوجوانی را در همین شهر گذرانده و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹ در تبریز به تحصیل در رشتهٔ دندانپزشکی مشغول بوده است.
پس از آن مدتی در گلستان و مازندران و در نهایت به مدت هفت سال در تهران زندگی و کار کردهاست.
اسماعیلیون در سال ۱۳۸۹ به همراهِ خانواده به کانادا مهاجرت کردهاست و هم اکنون در ریچموند هیلِ کانادا زندگی میکند.
حامد اسماعیلیون نویسنده و داستان نویس ایرانی در سال ۱۳۵۵ در کرمانشاه به دنیا آمده از نسل نوی نویسندگان ادبیات فارسی است.
وی تجـربه چندین سالهای در دنـدانپزشکی دارد. او در حال حاضـر در کلینک ای انـد ای آرورا مشغـول کار است. حامـد به همراه همسـر و دختـرش در ریچمونـد هیل (در تورنتو کانادا) زندگی میکرد که به تازگی همسر و دخترش را از دست داده .
وی چند سال پیش با پریسا اقبالیان در دانشگاه آشنا شده و ازدواج کرده و دارای یک دختر به نام ریرا بود
سماعیلیون دارنده جایزه هوشنگ گلشیری جایزه معتبر و بزرگ نویسندگی و ادبیات ایران است و برای کتابهای آویشن قشنگ نیست و دکتر داتیس می باشد
ی همسر خود ،دکتر پریسا اقبالیان و تنها دختر خود ریرا را در سانحه ی سقوط هواپیمایی، هواپیمای ۷۳۷ بوئینگ شرکت هواپیمایی اوکراین در صبح چهارشنبه مورخ ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۸ که از فرودگاه امام خمینی عازم کیف پایتخت اوکراین بود از دست داد.
این هواپیما که قرار بود در ساعت ۵٫۱۵ صبح پرواز داشته باشد با تاخیر یک ساعتِ در ساعت ۶٫۱۲ صبح به پرواز درآمد که تنها چند دقیقه ای بعد از پرواز در اطراف شهر جدید پرند سقوط کرد و کلیه ی مسافران و خدمه پرواز آن جان باختند.
او با یادداشتی در ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ در اینترنت احساس خود را به این صورت بیان کرد:
برای به خاک سپردنِ آرزوهای پریسایم چشمهای ری رایم عازم تهرانم .
در میان ما سه نفر عاشقانه های زیادی هست که تا مرگم پیش من خواهد ماند و آن را عریان نخواهم کرد.امیدوارم آن روز زودتر برسد.
هیچ از چند و چون پرواز اوکراین نمیدانم و میروم که آن چشمهان درخشان را به خاک بسپارم.توان پاسخگویی به هیچ پیغامی را ندارم و راهی هیچستانم.مرا ببخشید..
حامداسماعیلیون برنده جایزه ی گلشیری برای یکی از کتابهایش، در سوگ همسر و دخترش نوشت:
-ری راجان ,, چه کنم. چه کنم. که زورت نرسید صندلی
پیانو را جلو بکشی چه کنم ری رای
-ریرا جان چقدر طول کشید چند دقیقه چند ثانیه ,,,,
آن لحظات به تو و مادرت چه گذشت؟ به چه فکر میکردین؟؟
مهمترین فعالیتهای ادبی اسماعیلیون پس از پایانِ تحصیلاتِ دانشگاهیاش انجام شدهاست. او به مدت ده سال در وبلاگ «گمشده در بزرگراه» مینوشت که گرچه اکنون مدتی ست این وبلاگ به روز نمیشود
اما هنوز برخی از نوشتههای آن وبلاگ در نشریات پزشکی و دندانپزشکی منتشر میشود. مجموعه داستانها و رمانهای او عبارتند از:
۱٫ آویشن قشنگ نیست (۱۳۸۷): برندهٔ جایزهٔ بهترین مجموعه داستان اول در بنیاد گلشیری شد و کاندید برخی جوایز ادبی دیگر. این کتاب پس از سالها حضور در کلاسهای داستاننویسی امیرحسن چهلتن در مؤسسهٔ کارنامهٔ تهران از سوی نشر ثالث منتشر شده بود و تا امروز به چاپ هفتم رسیدهاست
۲٫ قناریباز (۱۳۸۹) مجموعه داستان منتشر شده توسط نشر چشمه
۳٫ دکتر داتیس (۱۳۹۱) نشر چشمه و برندهٔ جایزهٔ بهترین رمان اول در بنیاد گلشیری.
۴٫ گاماسیاب ماهی ندارد (۱۳۹۲) رمان منتشر شده توسط نشر ثالث.
۵٫ توکای آبی (۱۳۹۷) نشر مهری در لندن. این کتاب پس از چندین سال انتظار و بلاتکلیفی در وزارت ارشادِ ایران به خواست نویسنده در خارج از ایران منتشر شد.
به جز مصاحبههای متعددی که با او انجام و در جراید و رسانهها منتشر شدهاست او سابقهٔ همکاری با نشریات انجمن دندانپزشکی ایران، سلامت، فرهیختگان، داستان همشهری و ادبیات و سینما در شماره تازه «سینما و ادبیات» را داشتهاست.
ویراستاریِ کتاب علمی کنگرههای سالانهٔ بینالمللیِ دندانپزشکی در ایران هم از دیگر کارهای اوست.