بر بال باد نشستن
«بر بال باد نشستن»، گونه ای از رمان است که بین تاریخ نگاری، بیوگرافی، و ادبیات، مرز مشترکی ایجاد می کند. چرا که ازسویی، زندگی شخصی نویسنده در متن مسائل اجتماعی در آن بازتابیده، و از سوی دیگر، واقعیت و تخیلی که در ذهن فعال و پویای او، مداوماً به هم جا می سپارند. رمان،در بهار1322 ، با ازدواج یک زوج از متمولان شهر در «باشگاه افسران»، شروع می شود، و با تنهایی و دربه دری خانواده ی همان عروس و داماد در پناهندگی و مهاجرت، به تلخی پایان می گیرد. ساختار ساده ی روایت و زبان دلپذیر شهرنوش پارسی پور نمی گذارند که این کتاب قطور را نخوانده رها کنیم.
رمان تاریخی. این رمان ` هم تاریخ و هم قصه را در یکجا گردآورده است. نویسنده در یک نفس، انگار که نمی خواهد فرصت گفتن را از دست دهد، تاریخ بیش از دو نسل را و تاریخ دو حادثه بزرگ را به داستان درآورده و می نمایاند که چگونه قصه ما، و تاریخ ما، و شخصیت سیاسی مردم ما در این چند دهه شکل و بازشکل گرفته اند و چگونه ما درگردباد حوادث اجتماعی چون پری بر بال باد به پرواز درآمده ایم.`
کتاب ۲۹ عنوان دارد که از «عروسی» به «سِفر خروج» میرسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیتهای اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیلهی زیباست که از همه دل میبرد و از «شاه» طرفداری میکند. یکی از دوستان محمود به وی میگوید: «زن تو از آن زنهایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ میدهد: «زن من جزو آن دسته از زنهایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زنها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی تبدیل میشوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری میزنند… من البته نمیتوانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم میدانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمیزند. جمیله نیز «مار سمّی» نمیشود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانعکننده است، هر دو یکدیگر را فریب میدهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشیهای آنان هستیم.