مصابا و رویای گاجرات
این مجموعه حاوی 14 داستان کوتاه نوشته ”نادر ابراهیمی ”است که یکی از این داستان ها ”فراموشی فرزند فراموشی ”نام دارد: در این داستان، مردی مشغول تمیز کردن صندوقچه قدیمی اش است که پسر کوچکش می آید و پاکت های خالی نامه را از پدر می گیرد تا تمبرهایش را بر دارد. در این هنگام کودک در میان وسایل صندوق قدیمی، بسته ای مداد رنگی می یابد و به پدرش می گوید” :این مداد رنگی ها چه قدر پیر هستند؟ .”کودک برای تعویض مداد رنگی های پیر با مداد رنگی جوان، به مغازه ای می رود و ….
مجموعه داستانها::
تصلیح
الهی الهی! لماذا ترکتنی
مدائن رؤیا
دیو باد
رؤیای روزی که ساحر بزرگ دیدار خواهد امد
کی رنگ اسب چوبی من
فصل دوم: مردگان دیر باورند
قضیه «آن مرحوم دوست من بود»
مراسم
پیاده روها از هم جدا هستند
فراموشی فرزند فراموشی
در خمیره ی بد
وقتی که گل پرواز می کند و پرنده صوت می شود
برای پایان زمستان