من او ندارم
فهرست اشعار: بنام او، مثل همیشه، حال و هوای دنیامون، کلی سفارش، تو مث اونا نباش، بازم اگه برگرده، کی می گه؟، لالالالا نخواب، دنیا این جور نمی مونه، پچگیا یادت هست…؟، نفرین ترین نفرین، به تو که موندگاری، فقط خودت بخون، قصه گو، بگو، فدای اون و…
ببین نازنین مریم، از آغاز پروانگی تا بحال در هر گذر و بن بست و خیابان و بیابان همه سراغ آن اوی نیامده، آن گمشده رفته سفر کرده را از من گرفتند و من سر بزیر اما سربالا جوابشان را دادم، اما دیگر نمی شود. زیر باران نسبتاً شدید چند روز بعد از تولدت، یک تصمیم سبز گرفتم با سوالهای بی جواب و تمام شعرهای آن کتاب، قرار گذاشتم به پرسش تمام آنهایی که یا پرسیدند یا قرارست بپرسند پاسخ دهم نتیجه این شد که من او ندارم. چه شد؟! باز که هنوز نقطه آخر جمله را ننوشته ابروهای نازنینت پیوندی ناگسستنی خوردند، من که با تو نبودم، عزیز کرده این همه سال دل ترک ترک رسوا، خودت قضاوت کن من وقتی تو را دارم او را می خواهم چکار، پس بخند من ترا دارم، تو هم قبول کن و مثل من بگو من او ندارم.
من عطر یاس خوش بو ندارم/در باغ رویا شب بو ندارم
قایق زیادست اما برای/به تو رسیدن پارو ندارم
به تو رسیدن شاید طلسمست/من هم چراغ جادو ندارم
اما دلیل نام کتابم/تا که تو هستی من او ندارم