کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
این کتاب، نخستین بخش از مجموعه ی سه گانه ی `و در روز هفتم است و به یک هفته از زندگی دختر جوانی به نام پیلار اشاره می کند و می گوید در دوره های کوتاهی ممکن است دگرگونی های عمیقی در زندگی انسان رخ دهد که اصلا انتظارش را ندارد. کوئلیو در این کتاب ادعا می کند که عشق می تواند ما را به دوزخ یا بهشت ببرد، اما ما را همیشه به جایی که باید می رساند. عشق میان دو شخصیت اصلی داستان، زندگی آن ها را به راهی مبدل می کند که به خدا می رسد. عشق مریم مقدس نیز در سراسر داستان، آن ها را در بر می گیرد و نمی گذارد احساس وانهادگی کنند. پیلار تصور می کند تمام آن چه که در تمام زندگی برایش اهمیت داشته، در یک هفته، سخاوتمندانه به او ارزانی شده، بنابراین قلبش را به روی عشق می گشاید و نور عشق را در خودش غرق می کند. هر چه بیشتر عشق بورزیم، تجربه روحانی مان بیشتر خواهد بود و دیر یا زود باید بر هراس خود غلبه کنیم.
By the River Piedra I Sat Down and Wept tells of Pilar, a frustrated scholar looking for some greater meaning in the endless cycle of her days. When a childhood friend contacts her, she is surprised to learn that her former playmate is now a charismatic spiritual leader, someone revered as a miracle worker. She is even more astonished when he reveals that Pilar has always been his great love. Confused by this sudden opportunity for a new chance at life, Pilar gradually comes to realize that the man she loves is being called upon to choose between her and his spiritual calling. As the suffering lovers travel through sacred sites in the French Pyrenees, the difficult choice they face offers a startling revelation about the divine and the redemptive power of love. Full of warmth and wisdom, joy and unexpected sorrow, their story is a magical celebration of the endless possibilities that life has to offer, and a fable about opening your heart to miracles.