فقر فلسفه
برای مارکس، ارزش کالاها از طریق نیروی کار تعیین میشود. در واقع، همه تولید کنندگان بایستی در حدود معدل تولید کنند و هیچ اختلاف شدید بین کم کارآمد ترین و پرکارآمدترین نمیتواند بطور مداوم در تولید عمومی کالا وجود داشته باشد (آنچه مارکس نولید سرمایه داری مینامد ولی در حقیقت درباره هرگونه تولید صنعتی صادق است، چه سرمایه داری چه سوسیالیستی، و شاید مکانیسم معدل گیری در سوسیالیسم حتی قوی تر باشد). به عبارت دیگر اگر یک روش تولید خیلی کم کارآمد باشد، از رده خارج میشود و اگر خیلی کار آمد باشد، رقبا الزامأ به سرعت به آن میرسند، یا از بین میروند و فاصله کارآمدی خیلی پائین و خیلی بالا، مدت خیلی زیادی دوام نمیآورد (و هرچه صنعتی شدن پیشرفته تر باشد، اهرم های پروسه معدل سازی سریع تر عمل میکنند). بنابراین برای تولید صنعتی، این فقط معدل سازی در تئوری نیست که حقیقت است، بلکه کل پروسه عمومی تولید است که بسوی معدل در زندگی واقعی سوق دارد.
Faghr-e falsafeh
Karl Marx and Friedrich Engels strove to put into practical effect the humanitarian concept of Feuerbach. In so doing, they founded a new economic movement called Socialism. According to Marx, the supreme end of man is an immanent and material one, and consists in happiness. This material happiness must be obtained through organized collectivism. In fact, according to Marx, reality is governed by economic needs (historical materialism). Economic reality develops according to Hegel`s dialectical principles; that is, reality must deny itself in order to reach a higher degree of being.