Aya khoda mordeh ast

آیا خدا مرده است؟

این چهارمین کتاب از هوشنگ معین زاده است که پرسش ها و تأملات نویسنده را حول محور باورهای　دینی　بازتاب می دهد. معین زاده در کتاب حاضر، می کوشد تا پرسش فلسفی　مهمی　را از زاویه ای　تازه مطرح کرده است: آیا تک خدائی　آخرین مرحله ی　تحول فکری　بشر است، یا این که باید از این مرحله نیز بگذرد؟ آیا بی خدائی، یعنی　مرحله ای　که بشر اندیشمند راه خود را از آن جا شروع کرده است، مقصد نهائی　او است؟

هدف از این کتاب این است که شاید به این وسیله جولانگاهی برای تفکر برای اوج گیری تخیل فلسفی -مبتنی بر داده های علمی -به پژوهشگران عرضه شود

این چهارمین کتاب از هوشنگ معین زاده است که پرسش ها و تأملات نویسنده را حول محور باورهای　دینی　بازتاب می دهد. معین زاده در کتاب حاضر، می کوشد تا پرسش فلسفی　مهمی　را از زاویه ای　تازه مطرح کرده است: آیا تک خدائی　آخرین مرحله ی　تحول فکری　بشر است، یا این که باید از این مرحله نیز بگذرد؟ آیا بی خدائی، یعنی　مرحله ای　که بشر اندیشمند راه خود را از آن جا شروع کرده است، مقصد نهائی　او است؟

با این همه مظالم و ستمگری هایی که در طول تاریخ به نام دین و مذهب صورت گرفته …همواره این سئوال در ذهن ها وجود داشته که چرا خداوند دستی ازآستین بیرون نمی آورد و کاری نمی کند. چگونه است که این همه ظلم و جور، نابرابری و فقر و فلاکت، و بخصوص ریاکاری و دغل بازی مدعیان شریعت را می بیند و دم نمی زند. ` هزارو چهارصد و اندی سال است که از خدا بی خبریم. بی خبر به این این معنی که دراین مدت، خدای عز وجل، نه خبری از خود به ما داده، نه رسولی برایمان فرستاده و نه بودن خود را به گونه ای به نمایش گذاشته است…..“ هوشنگ معین زاده در طی یک قصه تخیلی، فلسفی و تاریخی ، به مفهوم خدا و آثار مصیبت بار حکومتهای الهی می پردازد و از خدایانی می گوید که در طول تاریخ به نامشان حکومت برپا کرده اند.`