کتاب هنگامی که نیچه گریست رمانی فلسفی، هیجان انگیز، معمایی و سرشار از گفتوگوهای بینظیر است که اروین د. یالوم به شرح داستانی خیالی از روزهای جوانی و بیماری فریدریش نیچه میپردازد. بر اساس این داستان دکتر بروئر باید به نیچه از نظر جسمی و روحی کمک کند تا فکر خودکشی از سرش دور شود.
در وین سده نوزدهم، داستانی از عشق، سرنوشت و اراده در میان خرد گرایانی شکل میگیرد که تصویری از آن دوران ارائه میدهد. یوزف بروئر، یکی از بنیانگذاران مکتب تحلیل روانی، در اوج دوران زندگی به سر میبرد. فریدریش نیچه، یکی از بزرگترین فیلسوفان اروپا در آستانه خودکشی ناشی از افسردگی قرار دارد و قادر به درمان سردردهای شدید و سایر بیماریهایش، نیست.
یالوم در رمان وقتی نیچه گریست (When Nietzsche Wept)، «واقعیت و تخیل» و «محیط و تطبیق» را در هم می آمیزد تا ماجرایی ماندگار را در مورد نیروی رهایی بخش رفاقت، آشکار سازد. این رمان پر از ظرافتهای ادبی و فلسفی است چنانکه شاید بتوان گفت کمتر رمانی توانسته است تا این اندازه مضامین فلسفی در لابلای داستان بهگونهای بگنجاند که جذابیت داستان تحت تأثیر دشواری عبارات فلسفی قرار نگیرد.
اروین دی یالوم (Irvin D. Yalom) صاحب مشهوترین آثار در زمینه روانشناسی است که آثار او به زبانهای متعددی ترجمه شده و منبع بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی قرار گرفته است. آثار او با اینکه اصولی، علمی و تخصصی هستند، اما او برای انتقال این مفاهیم از زبانی همه فهم و گیرا استفاده کرده است.
در رمان هنگامی که نیچه گریست، سالومه، یک دختر جوان و زیبای روسی با زیبایی غیر معمول: پیشانی برجسته، چانهی محکم و خوش تراش، چشمان آبی، گیسوانی روشن، زیبایی همراه با جذابیت های زنانه و جسارتهای مردانه توجه دکتر برویر را به خودش جلب میکند. دکتر برویر یکی از بهترین دکترها، پزشک خصوصی دانشمندان، هنرمندان و فلاسفه بزرگی در ایتالیا است که برای استراحت چند روزی با همسرش به ونیز سفر کرده. دکتر یوزف بروئر پزشک معروف و مشهور وینی است که نامه ای از طرف لو سالومه دریافت می کند که در آن نوشته شده است آینده فلسفه آلمان در خطر است. سالومه با قرار ملاقاتی غیر منتظره از دکتر بروئر درخواست کمک میکند. کمکی غیرمستقیم برای فردی عجیب به نام «نیچه» و از اینجاست که کم کم داستان اصلی شروع میشود…
هنگامی که بروئر میپذیرد نیچه را با کاربرد تجربی «گفتگو درمانی» زیر نظر بگیرد، هرگز انتظار ندارد که بیمار نیز در نشستهای برگزار شده به دنبال آرامش باشد.
تمامی گفتگوهایی که بین نیچه و دکتر بروئر انجام میشود غیر واقعی است. گفته میشود که نیچه بهخاطر تسلطی که خواهر و مادرش بر او داشتند و در عین حال عشق و تنفری که او نسبت به آنها داشت، باعث شده تا در عشق و رابطهاش با زنها پیوسته دچار شکست شود و نسبت به زن نگاهی کج و معوج داشته باشد. دکتر برویر در رمان یالوم موفق میشود نیچه را در این مورد وادار به اعتراف کند. یعنی به عجز و ناتوانیاش در عشق را اعتراف کند. گویا همین جاست که ”نیچه گریه می کند”. البته دیالوگهای نیچه در کتاب همگی از سخنان نیچه در کتابهاش است که توسط نویسنده کتاب اروین یالوم گردآوری شده تا در گفتگوی تخیلی نیچه با یکی از شخصیتهای اصلی کتاب یعنی دکتر بروئو استفاده شود.
ریتم داستان تا زمانی که برویر به عنوان درمانگر نیچه سعی در نزدیک شدن به افکار بیمار را دارد به کندی صورت میگیرد و برای مواجه شدن با واقعیات، کنجکاو خواهید شد، اما هنگامی که نیچه درمانگر برویر میشود سرعت داستان تند میشود و داستان در جاده ای سراشیبی، خاطرات فراموش شده نیجه و برویر را بازگو میکند.
جملات برگزیده کتاب هنگامی که نیچه گریست:
– باید طوری زندگی کنیم که انگار آزادیم.
– آخرین پاداش مرده، این است که دیگر نمی میرد.
– انسان دوستانش را سخت تر از دشمنانش می بخشد.
– شاید یک مرد، تنها با مرد بودن می تواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند.
– انتخابی را تحسین میکنم که انسان را به بیشتر از آنچه باید باشد، تبدیل کند.
– در برابر هر زن زیبا، مرد بدبختی هم حضور دارد که از حضور در کنار او خسته شده!
– ازدواج نباید زندان باشد، بلکه باید باغی باشد که چیزی برتر در آن کشت می شود.
– ارسال این همه اطلاعات به مغز، آن هم از روزنه سه میلیمتری وسط عنبیه، چه رنج بی پایانی!
– قله یعنی نقطه اوج در صعود زندگی. ولی اشکال قله ها این است که انسان را به سراشیبی نزدیک می کند.
– گرچه نمی توانیم از سرنوشت بگریزیم. ولی باید با آن درگیر شویم. باید پیشامد سرنوشت مان را اراده کنیم. باید به تقدیرمان عشق بورزیم.
– هر انسانی، مالک مرگ خود است و میتواند به روش دلخواه عمل کند. شاید… و تنها شاید… بتوان حق زندگی کردن را از هر انسانی گرفت، ولی حق مردن را در هیچ شرایطی نمیتوان سلب کرد.
شخصیت های واقعی کتاب هنگامی که نیچه گریست:
فریدریش ویلهلم نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی
یوزف بروئر، از جمله بهترین پزشکان اتریش که با کمک فروید روش روانکاوی با صحبت را توسعه داد.
زیگموند فروید، عصبشناس اتریشی است که پدر علم روانکاوی شناخته میشود.
لو آندرئاس سالومه، دختر یک ژنرال روس بود که بیشتر به دلیل عشق نیچه به او شناخته می شود.
برتا پاپنهایم، یکی از افراد پیشگام در مددکاری اجتماعی