.آرامش <> Aramesh (Calm)

دنیای پر استرس و شلوغی که انقلاب صنعتی و مدرنیته به همراه آورد هر روز بیش از پیش لزوم پناه بردن به تکنیک‌های آرامش را به ما گوشزد می‌کند. مهارتی که با استفاده از آن می‌توانیم این ازدحامِ بی‌امانِ تصاویر، اصوات و رنگها را تاب بیاوریم. آرامشی که درست در قلب این شلوغی می‌تواند ماوایی باشد برای گریزی هرچند کوتاه از اضطراب‌‌هایی که ناگزیر زندگی مدرن است. کتاب آرامش در این مورد می‌تواند به ما کمک کند.

در قسمتی از مقدمه کتاب آمده است:

در این کتاب به طور نظام‌مند، به طیفی از مسایل می‌پردازیم که سرچشمه‌ی اضطراب‌ها، خشم‌ها و عصبانیت‌های ما هستند؛ علت‌ها را می‌شکافیم و به محتوای مشکلات گوش می‌سپاریم تا به واسطه‌ی درک صبورانه و ارزشمندی که از زوایای ناجور ذهنمان حاصل می‌کنیم، به شرایطی سراسر آرامش برسیم. (کتاب آرامش – صفحه ۸)

اگرچه شاید زندگی‌ای سراسر آرامش و به دور از دغدغه تفکری ایده‌آلیستی باشد، چه آنکه ما در جامعه و در کنار طیف وسیعی از عقاید، آرا، نظرات و رفتارهای کنترل نشده روزگار می‌گذرانیم و در اکثر مواقع بسیاری از این مولفه‌ها دور از دسترس و کنترل شخص ماست. اما از طرفی می‌توان با درک صحیح و استفاده درست از مفاهیم مرتبط با آرامش در هنگام مواجهه با طوفانهای ناگزیر روزمره بادبادکی ساخت برای بالاتر و دورتر رفتن تا بتوان شرایط را از فاصله‌ای منطقی بررسی کرد و برای مواجهه با آن بهترین راه را برگزید.

[ معرفی کتاب: کتاب چگونه سلامت عاطفی داشته باشیم – از سری کتاب‌های مدرسه زندگی ]

کتاب آرامش

کتاب پیش رو، ابتدا آرامش و آشفتگی‌های آن را در سه فضای روزمره و پرکاربرد بررسی می‌کند: روابط – افراد دیگر – کار. و اینگونه به مخاطب امکان می‌دهد برخوردها، دلمشغولی‌ها و اضطراب‌های خود را در این سه سطح اجتماعی بررسی و بازبینی کند.

• روابط

در صفحه ۱۶ کتاب می‌خوانیم: «این انتظارات هستند که دشمن حقیقی عشقند.» این موضوع که در ابتدای یک رابطه همه چیز خوب و خوش است کم و بیش درباره بیشتر روابط صدق می‌کند. زیرا در ورای آن حس یگانگی در جستجوی هماهنگی‌ها و همسانی‌ها برمی‌آییم اما اندکی بعد همین موضوع می‌تواند نفس عشق و رابطه را بگیرد.

تعمیم دادن این هماهنگی‌ها و همسانی‌ها، بسط آن‌ها به انتظارات ما از رابطه، عدم بیان روشن خواسته‌ها و انتظارات و مسایلی از این دست می‌تواند به فضای آرام رابطه خدشه وارد کند.

• افراد دیگر

گمان نمی‌رود در بین طیف وسیع انسان‌ها بر این کره خاکی باشند کسانی که در کودکی یا اوایل زندگی زخمی پنهان و نادیدنی بر روان خود نداشته باشند. از این رو در هر مواجهه ممکن است به شکلی ناخواسته سبب رنجش و آزردگی آن زخم پنهان شویم و فورانی عاطفی همراه با تخلیه هیجانی را به بار آوریم.

علاوه بر آن زندگی ماشینی ما را بر آن می‌دارد تا همچون یک ربات عواطف، احساسات و برون‌ریزی خشم خود را سرکوب کنیم. در یک جامعه مدرن دستگاهِ پیچیده اداری برای سطح روانی و کنترل اضطراب‌های شما اهمیتی قائل نیست. اگر شما نتوانید خود را با این سیل خروشانِ دنیای بی‌رحمِ اطلاعات و ماشین‌ها همراه کنید در آن غرق خواهید شد.

• کار

نظام سرمایه‌داری با قدم گذاشتن بر این کره خاکی سطح اضطراب و نوع چالش‌های پیش روی افراد را تغییر داد. نظامی که از شما کار و خدمت بیشتر می‌خواهد و شما می‌بایست همگام با چرخ دنده‌های غول آسای این نظام حرکتی تند و رو به جلو داشته باشید.

و در بخش پایانی این بحث گریزی می‌زنیم به سرچشمه‌های آرامش که در پایان کتاب از آنها سخن به میان آمده که شامل پنج بخش است: نگاه / صدا / مکان / زمان / لمس. که هر یک در جایگاه خود با آفرینش تصاویر و معماری، موسیقی، تاریخ و آغوشی انسانی می‌تواند پلی به سوی آرامش باشند.

در نهایت اگرچه دستیابی به آرامش در این منظومه پراضطراب دشوار، اما شدنی است. کافی است دمی به عظمت این جهان بیندیشیم و دریابیم این چرخ بی‌حضور ما نیز کماکان خواهد چرخید پس این چند روزه عمر را به خوشی و آسایش باید گذراند.