رضا دانشور در سال ۱۳۲۶ در مشهد به دنیا آمد. در مشهد و تهران به دانشگاه رفت و در رشتۀ ادبیات فارسی تحصیل کرد. او در مشهد، همراه با داود کیانیان، داریوش ارجمند، انوشیروان ارجمند، رضا صابری و رضا کیانیان، به فعالیت در زمینۀ تئاتر پرداخت و در این شهر جریان تئاتری مهمی را ایجاد کردند.
دانشور در دوران دانشجویی با اقتباس از کتاب ابوذر غفاری، خداپرست سوسیالیست، ترجمه و تألیف علی شریعتی، نمایشنامهای با نام «ابوذر» نوشت. این نمایشنامه که بر محور بازی یک بازیگر نوشته شده بود، در زمستان ۱۳۴۹، در مشهد و دو سال بعد در حسینیۀ ارشاد تهران به روی صحنه رفت.
دانشور در مشهد به تدریس تئاتر نیز پرداخت و مدتی نیز رئیس ادارۀ تئاتر استان خراسان بود.
او به علت فعالیتهای آزادیخواهانه، مدتی را در زندان حکومت پهلوی به سر برد و نهایتاً به بلوچستان تبعید شد و در آنجا به پژوهش دربارۀ این منطقه پرداخت که حاصل آن، در کتابی به نام «درآمدی بر تاریخ بلوچستان» منتشر شد.
در دهۀ ۵۰، با انتشار داستانهایش در مجلات، و نیز انتشار داستان «آنچه فردا بینی و پسفردا بینی و پسانفردا» در مجموعهای به انتخاب محمدعلی سپانلو معرفی و شناخته شد و پس از انتشار رمان «نماز میت»، در سال ۱۳۵۷ تواناییهای او در نوشتن بیشتر به تثبیت رسید.
دانشور پس از انقلاب اسلامی ایران و در سال ۱۳۶۱ به فرانسه مهاجرت کرد و در آنجا رمان معروف خود، «خسرو خوبان» را نوشت که رمانی تاریخی ـ اساطیری است و وقایع آن در حول و حوش انقلاب اسلامی ایران میگذرد.
رضا دانشور در ششم خرداد ۱۳۹۴، در سن ۶۸ سالگی به علت ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان آلبر شانویه در حومۀ پاریس در گذشت و جسد او در گورستان پرلاشز پاریس سوزانده و خاکسترش به امانت گذاشته شد.
از آثار او میتوان به «عاشورا، عاشورا» (رمان)، «کپرنشینها» (رمان)، «نماز میت» (رمان)، «خسرو خوبان» (رمان)، «هیهی جبلی قمقم» (مجموعه داستان)، «شش داستان لوح» (مجموعه داستان)، «مجبوبه و آل» (مجموعه داستان)، «کجای سال دو هزار منتظرت باشم» (نمایشنامه)، «شهر لوط» (نمایشنامه)، «خورشید روی یخ» (نمایشنامه) و «مسافر هیچ کجا» (نمایشنامه) اشاره کرد.
(برگرفته از سایت ادبیات اقلیت)