چشم مرکب
چشم مرکب دنبالهای است بر انسان در شعر معاصر که نخست در سال ۱۳۷۱ انتشار یافت. زندهنام محمد مختاری که در نقد شعر و جایگاه این گونهٔ هنری در فرهنگ معاصر نیز دستی توانا و نگاهی کاونده و آیندهنگر داشت، «چشم مرکب» را ابزار ضرور نواندیشی در شعر معاصر میداند و در تعریف آن میگوید: چشمی است که کارکردش فرو رفتن و برآمدن در همهٔ پیچ و خمها و پستوهای تاریک و روشن درون و بیرون است. درون و بیرونی که همواره دستخوش موجی نامعین و ناگهانی است. این چشم، هم یک دستاورد تازه و هم یک ناگزیریِ تازه برای دیدن است. از اینرو فرو رفتنش در دل فضای معاصر که در کشور ما زادهٔ انقلاب و تحولات پسین و پیامدهای آن است، نشان تحیّر نیست. بلکه نمودار کاوش برای بازیافت خویش و دیدنِ گونهگونِ حقیقت ماست. با چنین چشمی است که انسان تنوع و کثرت را میبیند و هم در تنوع و کثرت دیده میشود.