توتالیتاریسم
کتاب توتالیتاریسم، اثری نوشته ی هانا آرنت است که اولین بار در سال 1951 به چاپ رسید. آرنت در این اثر ارزشمند، نهادها و عملکرد جنبش های توتالیتر را مورد بررسی و کاوش قرار می دهد و بر دو نمونه ی شاخص از دولت های تمامیت خواه در دوران معاصر تمرکز می کند: آلمان نازی و روسیه ی استالینیست. آرنت با ذکاوتی مثال زدنی و به شکلی مستدل بیان می کند که این دو حکومت، دو روی یک سکه بودند و نه فلسفه هایی در مقابل یکدیگر. او با اتکا به این نگرش، تبدیل طبقه های مختلف اجتماعی به توده ها، نقش پروپاگاندا در رویارویی با جهان غیرتمامیت خواه، استفاده از ترس و تروریسم، و انزوا و طردشدگی را به عنوان پیش نیازهای شکل گیری حکومت های تمامیت طلب معرفی می کند.
اين کتاب را هانا آرنت در اواسط دهه 60 ميلادي يعني حدود 20 سال پس از مرگ هيتلر و 10 سال پس از مرگ استالين و روشن شدن زواياي تاريک دوران حکومت او ، به رشته تحرير در آورده است. وي در اينجا با لحني تحليلي و مستد ، قصد بررسي ريشه هاي نوع بدخيمي از ديکتاتوري را دارد که به پشتيباني ملت! (به عبارت صحيح تر ”توده ها” ) همه گونه جنايت انجام ميدهد و قصد چيرگي بر تمام زواياي زندگي توده ها (و نه شهروندان) را دارد. جنبش و بعد حکومت نازي در آلمان و ظهور و چيرگي مارکسيسم استالينيم و حکومت پليسي در شوروي منابع ارجاع آرنت در اين کتاب هستند.
کتاب «توتالیتاریسم» (یا «خاستگاه های تمامیت خواهی») که در سال 1951 انتشار یافت، به کاوش در چگونگی به قدرت رسیدن «نازیسم» و «استالینیسم» می پردازد تا ساز و کارهای حکومت های تمامیت طلب را مورد تحلیل قرار دهد. اما این کتاب تنها یکی از آثار متعدد «هانا آرِنت» است—نویسنده ای که نام خود را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نظریه پردازان سیاسی در قرن گذشته مطرح کرد.
مهم ترین خصلتی که می توان به جنبش های توتالیتر نسبت داد، آن است که این جنبش ها به سرعت فراموش می شوند و به آسانی می توان چیز دیگری به جای آن ها برقرار کرد. این قضیه در مورد کیفیت شهرت رهبران این جنبش ها، مصداق بیشتری دارد. این قضیه در مورد «هیتلر» نیز صدق می کند، کسی که در زمان زندگی اش، چنان جاذبه ای اعمال کرده بود که هیچکس در برابر آن مصون نبود. حال آن که امروزه، «هیتلر» پس از شکست و مرگش، چنان از یادها رفته است که حتی در میان گروه های نوفاشیست و نونازیِ پس از جنگ نیز چندان نقش مهمی نمی تواند داشته باشد. این ناپایداری، با بی ثباتیِ معروف توده ها، بی ارتباط نیست. همین ناپایداری شدید، تصدیق دلخوش کننده ای است برای این رهبرانِ مرده که چه خوب توانسته اند رعایایشان را به ویروس خاص توتالیتر آلوده کنند. بنابراین خطا است اگر چنین پنداریم که ناپایداری و فراموشکاری توده ها، بر این دلالت می کند که آن ها از وهم توتالیتر بیرون آمده اند.—از کتاب «توتالیتاریسم»
The Origins of Totalitarianism begins with the rise of anti-Semitism in central and western Europe in the 1800s and continues with an examination of European colonial imperialism from 1884 to the outbreak of World War I. Arendt explores the institutions and operations of totalitarian movements, focusing on the two genuine forms of totalitarian government in our time—Nazi Germany and Stalinist Russia—which she adroitly recognizes were two sides of the same coin, rather than opposing philosophies of Right and Left. From this vantage point, she discusses the evolution of classes into masses, the role of propaganda in dealing with the nontotalitarian world, the use of terror, and the nature of isolation and loneliness as preconditions for total domination.