هزار و یک شب عشق
سه جوان با عقاید متفاوت بر سر راه او قرار گرفتند…و او قهرمان داستانی شد که می باید قبل از انتخاب عشق را بشناسد.
داستان زندگی `تینا` دختر یکی از ثروتمندان شهر است که در رشته ی پزشکی تحصیل می کند. تینا، سه خواستگار دارد که هر یک صاحب ویژگی های شخصیتی خاص خود هستند. آرمان که شاعر است، مجید منتقد هنری و نیما جوانی است که در رشته مهندسی فارغ التحصیل شده است. آقای روشنایی، پدر تینا، بر این باور است که این سه جوان تنها به خاطر ثروت بی اندازه ای که یگانه فرزندش به ارث می برد خواهان او هستند و داستان عشق و عاشقی دروغ محض است. پدر، سرانجام، مانند قصه های هزار و یک شب برای عشاق دخترش آزمایشی تعیین می نماید تا معلوم کند کدام یک عاشق حقیقی و کدام طالب ثروت دخترش هستند…
She meets three divers guys with divers characters and before she makes a decision she should understand love. The story is about Tina whose father is a rich man and study in medicine. Tina has three suitors that each of them has a specialty. Arman is a poet, Majid is an art critic and Nima is engineer. Mr. Rawshanai, Tina`s father, believes that these three men just want his only daughter`s inheritance. At last, her father as in stories of `One thousand and one nights` puts tests to understand who is really loves her daughter…